- پدر مقدس، چه باید بکنم؟ پندی به من بده.

زاهد پیر دست بر سرم نهاد و گفت: «فرزندم، صبر داشته باش. عجله نکن. عجله یکی از دام های شیطان است. صبور باش.»
- چند وقت؟

- تا زمانی که نجات در تو برسد. فرصت بده که غوره، انگور شود.

- پدر، از کجا بدانم که کی غوره، انگور شده است؟
- یک روز صبح بر می‌خیزی و می‌بینی که دنیا عوض شده است. اما، فرزندم، این تویی که عوض شده‌ای، نه دنیا. نجات در تو رسیده است. در آن وقت،  خودت را تسلیم خدا کن، دیگر هیچ‌گاه به او خیانت نخواهی کرد.


گزارش به خاک یونان - نیکوس کازانتزاکیس - ص ۳۲۳ و ۳۲۴